کانديداتراشي!
اصلاحطلبان هنوز دربارهي حمايت از روحاني در سال 96 به اجماع و وحدت نرسيده و مشکلات بسياري در درون دارند. تنها کاري که اين روزها ميتوانند انجام بدهند حمله به نامزدهاي احتمالي اصولگرا و کانديداتراشي براي جناح رقيبشان است. کاري که دو روزنامهي «آرمان» و «اعتماد» تقريبا در تمام روزهاي هفته گذشته، تيتر اول خود را معطوف به آن کردند.
ابتدا روزنامهي آرمان، محمدرضا باهنر را سوژهي بازي رسانهاي خود براي کانديداتراشي کرد. محمدرضا باهنر که بيش از 25 سال نمايندهي مجلس شوراي اسلامي بوده است البته همان ابتداي انصراف از کانديداتوري براي مجلس شوراي اسلامي، فرضيهي آمادگي براي حضور در انتخابات رياست جمهوري سال 96 را کاملا تکذيب کرد. محمد عطريانفر اما در گفتوگو با روزنامهي آرمان تمام ظرفيت اصولگرايان براي انتخابات 96 را در «محمدرضا باهنر» جمع نمود. عطريانفر پيش از اين ادعا، اصلاحطلبان را ضعيفتر از هر زمان ديگري دانست. چون «در شرايط کنوني در اداره و تمشيت امور کشور حائز دست برتر و موقعيت غالب» نيستند. محمد عطريانفر سپس از چهرههايي مانند «احمدينژاد، ولايتي، جليلي، قاليباف، رضايي و لاريجاني» نام برد و گفت: «از بين اين افراد تنها کسي که بالقوه توانايي رقابت با آقاي روحاني را خواهد داشت آقاي محمدرضا باهنر است. باهنر از هوش سياسي، رفتار حزبي، اعتماد به نفس لازم و مشي اعتدالي مناسبي برخودار است و سابقهي طولاني او در کار حزبي و همچنين در مجلسشوراياسلامي به او جرات حضور ميدهد». پيشگوييهاي عطريانفر به همينجا ختم نشد. او دربارهي انتخابات رياست جمهوري سال 1400 نيز پيشگويي کرد: «پيروزي او در سال۱۴۰۰ نزد اصولگرايان و شخص وي محتملتر از رقابت نامطمئن اين دوره در برابر آقاي روحاني است».
کابوس مخالفان!
در ادامهي اين بازي، روزنامهي اعتماد نيز گفتوگويي با محمدرضا جلاييپور ترتيب داده و کابوس مخالفان و منتقدان دولت را انتخاب دوبارهي حسن روحاني دانسته و ادعا کرد «مخالفان روحاني، ترمز بريدهاند». محمدرضا جلاييپور همچنين در ادامهي اين گفتوگو با ادعايي که به نظر ميرسد چندان صحيح نباشد محبوبيت روحاني را عامل پيروزي او در سال 96 دانست و گفت: «بر اساس همين نظرسنجيهايي که داريم آقاي روحاني در بين مردم محبوبيت دارد و آنها [منتقدان] از اين نگران هستند و هدفشان اين است که محبوبيت روحاني در بين مردم مخدوش شود. ارزيابي من اين است که اين کارها منجر به رأي بيشتر آقاي روحاني ميشود».
اما در نقطهي مقابل اين ادعاي بيپايه و اساس، روزنامهي آرمان ساز ديگري را کوک کرده است. سازي که صداي آن هُل دادن روحاني به سمت اصولگراهاست. آرمان در يادداشتي با عنوان «اصولگرايان و چتر حمايت از روحاني»، تلاش کرد تا روحاني را به اصولگرايان قالب کند: «آيا اين تصميم يک ريسک نخواهد بود که اصولگرايان به فردي اعتماد کنند که همهي فرصتهاي آنها را در آينده بسوزاند؟ از سويي چرا آنها نبايد از فردي مانند حسن روحاني که يک شخصيت فراجناحي و ميانهروست حمايت کنند؟» اين ادعاها در نهايت با طرح دوبارهي نام باهنر به عنوان گزينهي احتمالي اصولگرايان همراه با يک توصيه تمام شد: «بهتر نيست که اصولگراها به جاي اتلاف وقت، آراي خود را بيش از اين نسوزانند و همگي بر روي روحاني اجماع کنند؟». پاسخ اصولگرايان اما اين بود: «نه! بهتر نيست». دبيرکل جامعهي روحانيت مبارز و امام جمعهي موقت تهران پاسخ داد: « بسيار بعيد است که ما بخواهيم از آقاي روحاني حمايت کنيم».
البته روزنامهي "آرمان" پاسخ شروع زودهنگام مسائل انتخابات 1396 را با تناقضگوييهاي نويسندگانش دريافت کرد. آنجا که در يادداشتي متناقض با نوشتههاي قبلي خود عنوان کرد: «تکليف انتخابات رياستجمهوري ۹۶ براي اصلاحطلبان مشخص است و آنها اعلام کردهاند کانديدايي جز روحاني ندارند». اين در حالي است که ابراهيم اصغرزاده، در گفتوگويي با روزنامهي اعتماد ضمن بيان انتقاداتي صريح به روحاني و اصرار بر خارج کردن او از دايرهي انديشههاي اصلاحطلبي گفت: «دولت فکر ميکند چک سفيد امضا گرفته و مطابق خصلتهاي ذاتي خودش حرکت ميکند». اصغرزاده در اين گفتوگو از يک فاجعه هم گفت: «تمام بازي روحاني و اصلاحطلبان منوط به اين شده که پشت درهاي بسته بنشينند و دعا کنند که شوراينگهبان احمدينژاد را رد صلاحيت کند. اين طرز فکر فاجعه است». اين فعال سياسي اصلاحطلب، در انتها روحاني را کاملا از اصلاحطلبان جدا کرد و مدعي شد «تنها در صورتي از روحاني حمايت ميکنيم که تعهد بدهد مانيفست اصلاحطلبي را اجرا کند».
آيتاللهِ رئيسجمهورساز!
روزنامهي آرمان که دستبردار ماجرا نيست در يادداشتي ديگر، پاي هاشمي را هم به بازي رسانهاي خود باز کرد. آرمان، هاشمي را در دو راهي «حمايت يا عدم حمايت از روحاني» توصيف کرد. دوراهي که هاشمي در ترديد است که آيا روحاني ميتواند گزينهي مناسبي براي انتخابات رياست جمهوري سال 96 باشد يا نه. اين ترديد از آنجا بيشتر آشکار ميشود که هاشمي در قبال حملات ادعايي به دولت روحاني در موضوع فيشهاي حقوقي تاکنون حتي کلمهاي نيز به زبان نياورده است. اين موضوع، در يادداشت روزنامهي آرمان نيز با اين جمله مورد تأکيد قرار گرفت: «سکوت طولاني آيتالله هاشمي در قبال فيش هاي حقوقي نجومي حاوي اين پيام بود که او ديگر به مانند گذشته رغبتي براي دفاع از دولت روحاني ندارد؛ چرا که انتظارات او از روحاني آنچنان که انتظار ميرفت، محقق نشده است».
به نظر ميرسد هنوز راه پر پيچ و خمي تا پذيرش روحاني به عنوان کانديداي مورد حمايت اردوگاه متفرق اصلاحطلبي وجود دارد. راهي که بعيد است روحاني در آن به تابلوهاي راهنمايي اصلاحطلبان وقعي بنهد. البته سران ارشد اصلاحطلبي نيز در طول سه سال گذشته از هيچ انتقاد و طرح مسئلهاي بر عليه دولت روحاني فروگذار نکردهاند و حمايت دوباره از روحاني در سال 96 را به مثابهي صدور چک سفيد امضاي ديگري براي او و يارانش ميدانند. اگر وضعيت به همين ترتيب پيش برود به قول اصغرزاده «هم دولت شکست ميخورد هم اصلاحطلبان».